امشب خيلي گريه کردم آخه منم يه کمد دارم پراز شکلات.هر کدوم رو بر ميدارم بوي مونسم رو ميده.برام دعا کن اگه پيداش نکنم نمي دونم چي ميشه ولي دنيا هر روز داره برام تنگ وتنگ ترميشه

سلام هم درد من
چند شب پيش وقتي دلم از تمام دنيا پربود با من بمان رو سرچ کردم شايد شعري رو که مونسم برام مي خوند و از شنيدنش عرش رو سير ميکردم پيدا کنم ويکم با يادش آروم شم ولي دست بر قضا رسيدم به اينجا که حالا ميبينم يه نفر ديگه هم درد من تو اين دنيا هست
شايد خودت ندوني ولي نوشته هات واسه من پناهگاهي شده تا وقتي که لبريز ميشم از تمناي يارم يواشکي بهت سر بزنم و دلمو سبک کنم.نميدونم ماجراي شما چيه و چرا از محبوبت جدا موندي ولي از حرفات معلومه بد جور دلت رو بهش سپردي اونم که اصلا بهت توجه نميکنه.ولي هر کار ميکني اشتباه منو تکرار نکن يه روز وقتي که خيلي از ش ناراحت بودم بدجور شکستمش. صداي شکستنشو شنيدم ولي گوش نکردم بااينکه فقط واسه خودم ميخواستمش و تمام زتدگيمه اماحالا من موندمو يه دنيا تنهايي.الان فقط آرزو دارم يه بار ديگه برام شعر بخونه ويه بار ديگه تو چشماش نگاه کنم تا خودمو توش ببينم وقتي بهم گفت دارم ميرم فکر کردم مثل هميشه نميتونه بيشتر ازچند ساعت تحمل قهر با منو داشته باشه و خودش ازم معذرت خواهي ميکنه اونم بخاطر اينکه من شکستمشو اون سکوت کرد ولي انگار ديگه طاقت نداشت.الان من شدم مجنون واون ليلي آرزوهام که ازدستم رفته و نميدونم توکدوم آبادي دنبالش بگردم.ايکاش محبوبت قدر تو روبدونه بهت حسودي ميکنم که هرچقدرم سخت ولي هنوز داريش و واسه بودنش تلاش و دعا ميکني.منم برات دعا ميکنم